“لحظاتی از عشق و هیجان”

پدر و پسر، در اتاق پذیرایی، روی کاناپه نشسته‌اند. تلویزیون روشن است و تماشای بازی فوتبال آغاز شده است. چشمان آن‌ها به صفحه‌ی تلویزیون چسبیده‌اند.

پدر، با دستی روی شانه‌ی پسرش، او را به خود نزدیک می‌کند. پسر، با هیجان و شور، به بازی نگاه می‌کند. توپ، در زمین، به طرز هیجان‌انگیزی جابه‌جا می‌شود. هر حرکت، هر گل، هر پاس، در این لحظات، احساساتی از عشق و هیجان را در دل‌های آن‌ها به وجود می‌آورد.

کاناپه، شاهکاری از راحتی و آرامش است. پدر و پسر، در این فضای آرام، به دنبال لحظاتی از اتصال و احساس می‌گردند. زمان، در حال جریان است، اما آن‌ها به لحظاتی که در آن‌ها با هم هستند، توجه می‌کنند.

در این لحظه، پدر و پسر، به یکدیگر نگاه می‌کنند. چهره‌هایشان، با شادی و هیجان، نمایان است. این لحظه، لحظه‌ای از عشق و همبستگی است. اینجا، در این اتاق، در این کاناپه، زمان متوقف شده است.